حسینیه

تارنمای هیئت رایت الهدی کمالشهر کرج

حسینیه

تارنمای هیئت رایت الهدی کمالشهر کرج

حسینیه

به حسینیه مجازی هیئت رایت الهدی خوش آمدید. در این میهمانی فرهنگی (ادبی)، پا به پای هم همسفریم حتی با زاویه های دید متفاوت، و این تفاوت است که شک می آفریند و سوال ایجاد می کند، تا درک حاصل شود، که کدام درست است؟ و حق کجاست؟ همه رو به سوی حق همسفریم، شاید با دید و دیدگاه متفاوت که این خود دالانی برای درک حقیقت است...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

آخرین مطالب

رسول الله (صلوات الله علیه):

علی (علیه السلام) پرچم هدایت است.
(امالی شیخ صدوق)

rayatolhoda

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۶
کامران نظری

 


دریافت
عنوان: واحد 26 محرم کربلایی امید یوسفی
حجم: 7.84 مگابایت
توضیحات: حسینیه | hosseinieh.blog.ir


 


دریافت
عنوان: شور 26 محرم کربلایی امید یوسفی
حجم: 6.64 مگابایت
توضیحات: حسینیه | hosseinieh.blog.ir

 
۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۶:۰۷
بچه هیئتی

 


دریافت
عنوان: واحد 26 محرم منصور بابازاده
حجم: 5.26 مگابایت
توضیحات: حسینیه | hosseinieh.blog.ir
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۷:۵۸
بچه هیئتی

گرچه به پا کردن مراسم عزاداری برای حضرات معصومین(ع)، از جهت مظلومیت‌ آنان و فضیلت این آیین‌ها در تمام اعصار پسندیده است، اما حقیقت آن است که درباره تاریخ دقیق ولادت و شهادت برخی معصومین(ع) به دلایل مختلف، اختلافات بسیاری در نقل‌ها به چشم می‌خورد.

درباره هفتم ماه صفر دو قول مشهور وجود دارد: قول مشهورتر حاکی از ولادت امام موسی کاظم(ع) در چنین روزی است که به دلیل آن‌که در تقویم رسمی کشور ثبت شده و رسانه‌ای‌تر است، نسبت به قول دیگر یعنی شهادت امام حسن مجتبی(ع)، بیشتر توجه مردم را به خود جلب می‌کند؛ برخی از منابع برخلاف قول مشهور 28 صفر، روز هفتم این ماه را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) برشمرده‌اند.

واقعیت آن است که از هیچ‌یک از این دو مناسبت نمی‌توان گذشت. در شهر قم که اکنون قطب حوزه‌های علمی جهان تشیع محسوب می‌شود، از سال‌ها پیش رسم بوده که در هفتم صفر، گذشته از گرامی‌داشت روز ولادت امام موسی کاظم(ع)، برای شهادت امام حسن مجتبی(ع) نیز مراسم سوک و ماتم برگزار می‌شود، برخی از اماکن و معابر سیاهپوش شده و هیئاتی برای عزاداری به راه می‌افتد.

گفته می‌شود، معمول شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه شیعیان عراق هفتم صفر را شهادت امام حسن(ع) دانسته و در این مناسبت عزاداری می‌کنند. ظاهراً پیش از روی کار آمدن دولت صفوی، سایر شیعیان و عمدتاً شیعیان عراق، بر خلاف منابع مستند و موثق تاریخی، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) اعلام و در آن روز عزاداری می‌کردند.

همچنین نقل است که مرحوم آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی که در کربلا و نجف درس خوانده بود، بعد از هجرت از نجف به ایران، این روش را از علمای نجف و کربلا به ایران و قم انتقال داد و از آن زمان به بعد، علما در این روز برای امام حسن مجتبی(ع) عزاداری می‌کنند.

منشأ اختلاف اقوال در تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) چیست؟

برخی معتقدند که منبع شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه اهل عراق در این‌که روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) می‌دانند، کتاب «مصباح بلد الامین» اثر شیخ تقی‌الدین ابراهیم کفعمی، از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن نهم و دهم هجری است.

حجت‌الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی، پژوهشگر پژوهشکده تاریخ و سیره پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مقاله‌ای با عنوان «بررسی و نقد گزارش‌های شهادت امام حسن مجتبی(ع)» که در شماره 49 فصل‌نامه تاریخ اسلام منتشر کرده، بر آن است که مشهورترین قول درباره شهادت امام حسن مجتبی(ع) 28 صفر است؛ گرچه در برهه‌ای از تاریخ، هفتم صفر نیز به عنوان روز شهادت مطرح شده است.

به باور حجت‌الاسلام مقدسی قول مبنی بر شهادت امام حسن(ع) در روز هفتم صفر، پیش‌تر از کفعمی و از زمان شهید اول به بعد، مطرح شده و پیش از آن در هیچ‌ یک از منابع تاریخی به چشم نمی‌خورد.

مرحوم شیخ کلینی در «کافی»، مرحوم شیخ مفید در «الارشاد»  و«مسارالشیعه»، نوبختی در «فرق‌الشیعه»، سعد بن عبدالله اشعری در «المقالات و الفرق»، شیخ طوسی در «مصباح‌المتجهد»، مرحوم طبرسی در «اعلام‌الوراء» و «تاج‌الموالید»، فتاح نیشابوری در «روضة الواعظین»، اربلی در «کشف‌الغمه» و...همگی مستندات مربوط به دوران پیش از شهید اول هستند که روز 28 صفر را به عنوان تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) نقل کرده‌اند.

این پژوهشگر در توضیح این نکته که شهید اول با استناد به چه منبعی هفتم صفر را سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) دانسته، معتقد است که این نکته برای اولین بار در مستندات تاریخی، در کتابی به نام «تثبیت‌الامامة» اثر قاسم بن ابراهیم رسّی، متوفای 246 هجری و از نوادگان امام مجتبی(ع) به چشم می‌خورد که بعدها در طی زمان، صفحات غیرمعتبری از سوی نسخه‌نویسان بدان افزوده شده است.

عزا و ماتم یا جشن و سرور؟!

بنابراین مستند تمامی کسانی که روز هفتم صفر را به عنوان تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) ذکر کرده‌اند، (از جمله شیخ بهایی و دیگران)، قول شهید اول بوده است و از آنجا که شهید، متأخرتر از بزرگان دیگر بوده و آن بزرگان متقدم به منابع شیعه دسترسی داشته‌اند، قول آنان قوی‌تر است.

هرچند که قول شهادت امام حسن مجتبی(ع) در روز هفتم صفر نسبت به قول مشهور 28 صفر بسیار ضعیف است و از سوی دیگر این روز (7 صفر) در میان تواریخ ذکر شده برای تولد حضرت امام موسی کاظم(ع) قول قوی‌تری است، با این حال برپایی مراسم عزاداری و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) در چنین روزی اصلاً محل اشکال نیست.

بنابراین ضرورتی ندارد در روزی که بسیاری از علمای جهان تشیع به سوک امام حسن مجتبی(ع) نشسته‌اند، مراسم جشن و سرور برپا شود و هیچ‌کس نمی‌تواند با استناد به منابع تاریخی نشان بدهد که شیعه از همان ابتدا بنا را بر جشن گرفتن تمام موالید معصومین(ع) داشته است و از همین روی به طریق اولی نباید جشن و سروری در زمان سیاه‌پوشی جامعه دینی برای عزای امام حسین(ع) صورت گیرد.

عزاداری برای امام حسن(ع) در روز هفتم صفر، علاوه بر این‌که نشانه احترام به شیعیان غیر ایرانی و به‌ویژه عراق و برخی از علماست، اما هرچند هم‌چنان که گفته شد از مرحوم شیخ کفعمی، شهادت امام حسن(ع) در چنین روزی نقل شده و این نقل هرچند نسبت به 28 صفر ضعیف‌تر است، اما قابل اعتناست و علما اصطلاحاً عمل را اقوی از سند می‌دانند.

فتاوای برخی از مراجع درباره این مسئله

در پایان فتاوی برخی از مراجع عظام تقلید را درباره تکلیف مؤمنین در روز هفتم صفر و مبنی بر برپایی مجالس عزا یا جشن و سرور مرور می‌کنیم:

آیت‌الله صافی گلپایگانی: برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می‌باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماه‌های حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء علیه السلام است، سزاوار است در این دوماه مجلس روضه و عزا برپا نموده و از مجالس جشن و سرور جدا اجتناب نمود.

آیت‌الله میرزا جواد تبریزی: محرم و صفر ماه‌های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می‌باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد، والله العالم.

آیت‌الله فاضل لنکرانی: در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد، تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که (( مشهور )) هم همین است.

آیت‌الله بهجت: مناسب است در جمع بین دو قول (مشهور) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر امام مجتبی (علیه الاف التحیة والثناء) و تولد امام موسی کاظم علیه السلام ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار داده شود؛ به این صورت که مصائب امام دوم (علیه السلام) و مناقب امام هفتم (علیه السلام) را متذکر و یادآور باشند و همین احتیاط حاصل می‌شود؛ والسلام.

آیت‌الله شبیری زنجانی: عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (علیه السلام) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (علیه السلام) منافات ندارد.

آیت‌الله مکارم شیرازی: البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی در کافی آورده این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است، ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است، سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود.

آیت‌الله عزالدین زنجانی: ترک شادی و سرور در روز میلاد حضرت امام موسی بن جعفر(ع) ـ بر فرض صحت روایت ـ به احترام روز شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) یا به احترام ایام عزای حسینی اشکالی ندارد؛ چرا که بدل دارد و مؤمنین می‌توانند در روز دیگری مجلس سرور و شادی بر پا کنند و بهتر این است که در این ایام و در روز هفتم صفر مجلس سرور بر پا نشود؛ اما در مدح فضائل حضرت امام موسی بن جعفر(ع) اشعاری قرائت شود و وعاظ محترم سخنرانی کنند.

آیت‌الله وحید خراسانی: به آنچه فقیه محقق، مؤسس حوزه علمیه فرموده‌اند، باید عمل شود.

آیت‌الله سیستانی: بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است؛ «و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب».

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۱
بچه هیئتی

شهادت بزرگ مرد مناجات، سید سجده کننده آل طه، امام عابدان و عارفان، بر همه جوانان جوینده راه سبز وصال پیشاپیش تسلیت باد!

مراسم شهادت سید الساجدین ، امام زین العابدین علیه السلام

سخنران : حجت السلام نصیری دهقان

مداح : کربلایی امید یوسفی

مکان : کمالشهر ، میعاد 8 ، علامت تابلو هیئت رایت الهدی

زمان : چهارشنبه و پنج شنبه ، 28 و 29 آذر

ساعت 19:30

به مدت دو شب

به صرف شام

بدین وسیله از شما بزرگوار دعوت به عمل می آید

تا در این مجلس نورانی و مصیبت وار حضور یابید

و مورد تسلی قلب محزون حضرت صاحب شوید.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۲
بچه هیئتی

حضرت آیت الله خامنه ای

امام خمینی (ره):پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۳ ، ۱۹:۰۵
کامران نظری

کلاس درس مان کمی متفاوت تر است، روی صندلی دیگر نمی نشینیم، نشستن روی زمین را ترجیح می دهیم، آن هم به دلیل حضور زیاد دانشجوی دانشگاه ما-هیئت- نشستن هم کمی سخت و دشوار است، لباس های فرم مان همگی مشکی است شاید یک نقطه ی مشترک با تمام دانشگاه های دنیا همین امر-لباس فرم-باشد.

در کلاس های درس، همه سر ساعت می آیند، نه آنکه استاد راه نمی دهد نه!  بلکه با اندکی دیر کردن دیگر جایی برای نشستن نیست،‌ متقاضی واحدهای این دانشگاه زیاد است شاید یک دلیلش هم این است که حضور در کلاس برای استاد ما بسیار اهمیت دارد و هرکه می آید نیمی از نمره ی قبولی را می گیرد، و محدودیت سنی هم به هیچ عنوان ندارد،‌ در دانشگاه ما جزوه نمی دهند چرا که تمام دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه تمام درس را می دانند و فقط برای یادآوری می آیند آن هم با ذوق و اشتیاق...

سیستم دانشگاه ما با تمام دانشگاه های این دنیا بیش از کمی متفاوت تر است، سیستم آموزش دانشگاه ما نمره محور و آزمون محور نیست، و کارت دانشجویی ما همان لباس فرم مان است، چرا که حراست دانشگاه ما، ورود و خروج هیچ کس را کنترل نمی کنند بلکه فقط به پیشوازمان می آیند، جالب تر از آن این است که در دانشگاه ما پرداخت شهریه اجباری نیست بلکه هر که دوست داشت می تواند شهریه دهد هرچقدر که دلش خواست، البته بعداً همین شهریه ای را که داده است در زمان و مکانی دیگر پس خواهد گرفت در بعضی از قسمت های این کلاس بخشی از دروس ارائه شده را  همه هم خوانی می کنند، در دانشگاه ما زن و مرد از هم جدا هستند البته کسی اعتراضی هم نمی کند بلکه از این مساله بسیار خشنود و خرسند هم هستند.

واحد های درسی ارائه شده در این دانشگاه به هیچ عنوان اجباری نیست، بلکه اختیاری هم هست ولی استقبال از دانشگاه ما بسیار زیاد است، البته دانشگاه ما زیر مجموعه ی وزارت علوم و آموزش عالی نیست بلکه مستقیماً زیر نظر رئیس کل اداره می شود  وبیش از هزار سال است که از تاریخ تاسیسش می گذرد،‌ شعبه ی اصلی دانشگاه ما خارج از کشور است که مستقیماً زیر نظر رئیس کل و وزیرش اداره می شود، البته از بین ما نخبه گان را بورسیه می کنند و برای ادامه ی تحصیل یک مدت کوتاهی به آنجا-کربلا- می برند، دانشگاه ما تنها دانشگاهی است که در بورس شدن دانشجویان توسط رئیس کل گزینش می شوند و انتخاب می شوند، هرچند می گویند نقش مادر رئیس کل را هم نمی توان در بورس شدن دانشجویان دانشگاه ما نادیده گرفت،  هیئت مدیره ی دانشگاه ما را اعضای خانواده ی رئیس کل تشکیل می دهند، به طور کلی همه شان حاجت دانشجویان را برطرف می کنند، البته مادر رئیس کل نسبتاً همه کاره است، هرچند همه را باب الحوائج نیز می نامند.

جالب تر از آن اینکه نمره ی قبولی در دانشگاه ما فقط یک چیز است، که بسیار هم سخت و دشوار است، باید پشتوانه اش قوی باشد تا بتواند در امتحان دانشگاه ما قبول شود، و آن هم یک چیز است، اشک است، اشک...

که یک قطره اش را رئیس کل ما  به بهایی بسیار زیاد که قلمم از نگاشتن آن معذور است می خرد، و هرچه بیشتر باشد، بورس شدنش هم تضمین است.

آری دانشگاه ما هیئت است و کلاس درس ما هم روضه، محل نشستن ما هم پای منبر و استاد ما هم رئیس عاشقان، حسین (ع) است،‌ آری شرکت در مراسم هم نصیب هر کسی نمی شود بلکه عاشقان فقط اذن دخول دارند و هرکسی را نمی خرند.

وزیر دانشگاه  ما خود به تنهایی خاری است در چشم تمام فتنه گران عالم از یزدیان گرفته تا اوباماییان، وزیر دانشگاه ما در اثبات ولایی بودنش همین بس که اعضای بدنش را برای امامش هبه کرده است، و ضد فتنه بودنش را آنگونه تایید می کند و چه وزیری سر تر از ابوالفضل العباس  که شرافت و مردانگی پیش پایش هیچ است و هیچ...

مادر رئیس کل مان به طوری همه کاره است، هرچه او بخواهد می شود،‌ چرا که صاحب اصلی آن دستگاه اوست و در گزینش دانشجویان برای بورس شدن بی تاثیر نیست، مادر رئیس کل بر گردن ما هم حق مادری دارد، مادرمان فاطمه که هرچه داریم ز اوست، چه بگویم...

آری در بین هم دانشگاهیان-هم هیئت یان-ما عاشقان را بورسیه کربلا می کنند،‌ و فقط دل شکسته گان را ممتاز اعلام می کنند.

دانشجویان ما در دنیا نظیر ندارند چرا که عاقلانه می اندیشند و عاشقانه عمل می کنند، بسیاری از معاندین قصد در انحراف و تصرف این دانشگاه را دارند، اما تیرشان به خطا و نیت های پلیدشان باطل می گردد چرا که سر درب دانشگاه ما نوشته اند فان حزب الله هم الغالبون...

و چه زیبا فارغ التحصیل می شوند دانشجویان دانشگاه ما

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۰۵
بچه هیئتی

اینکه عزای امام حسین (ع) بزرگترین رویداد مذهبی ما شیعیان هست، شکی نیست.
همیشه خیلی بحث و حاشیه پیرامون این سوگواری ما بوده. حاشیه ای هایی که بعضا خیلی سروصدا کرده اند.
حالا امسال هم قضیه ای پیش آمده که خیلی داره سروصدا میکنه. اما یه فرق داره. اون هم اینکه داره گره میخوره به ولایت مداری یا ضد ولایت بودن!!!
من نه رد میکنم و نه قبول.
اول هم بگم مرجع تقلید بنده حکم قطعی داده اند که نباید لخت شد.
و اگر خدا بخواهد هم تابع نظر ولی فقیه هستیم.
و اینکه کاری با اعلام نظر مداح ها و موضع گیری اون بزرگواران در این خصوص ندارم. ولی کلا اگر این کارشون تبعیت از ولایت هست، باید بر سر چشم گذاشت و ارج نهاد.
پس قضیه برای من حل شده هست.
اما خیلی نکته ها هست که در قالب چند سوال مطرح میکنم.
پاسخ دادن به اینها، خیلی پیزها رو روشن میکنه.
اولا اینکه مگر مقام معظم رهبری حکم صریح داده اند که اگر خلاف اون شد یعنی داره برخلاف نظر صریح رهبری عمل میشه؟؟!!
دوما این همه نظر دیگه رهبری در مورد شعائر مذهبی داده اند، در مورد متن مدیحه ها و قمه زنی و برخی آلات عزاداری و ...، چرا به اونها عمل نمیکنیم؟؟ چرا حرفی از اون ها نمی زنیم؟؟ به ضررمون میشه؟؟
سوما، همیشه انقدر برای حرف رهبری سینه چاک میشیم؟؟ همه ی حرف های رهبری رو انقدر قبول میکنیم و انجام میدیم؟؟ رهبری جدای از این صحبت، در مورد هیچ چیز دیگه نظری نداده اند؟؟ اگر به همه ی صحبت های رهبر گوش داده و عمل کرده بودیم، آیا الان وضع ما اینطور بود؟؟
یک مثال میزنم، رهبری در مورد ازدیاد نسل نظر صریح ندادند؟؟ چرا برای عمل به اون انقدر اما و اگر و بچه دار بشیم کارش چی میشه، تحصیلش چی میشه، معیشتش چی میشه و ... درآوردیم؟؟
چهارما اصلا درست فهمیدیم که رهبری در مورد برهنه نشدن در عزاداری چه فرموده اند؟؟ یا داریم برداشت های خودمون رو میگیم؟؟
اما نکته اصلی، در اینکه باید بدون چون و چرا به نظر رهبری عمل بشه هیچ شکی نیست.
اما به این عمل کردن یک اشکال وارد هست.
اون هم اینکه داریم به گونه ای عمل میکنیم که اگر به این نظر رهبری عمل بشه، همه ولایتمدار هستیم و اگر عمل نکردیم، ضد ولایت.
و اگر هیئتی که خیلی مشکل داره، مشکلاتی که مثلا دارن از صادق شیرازی تبعیت میکنن، حالا لخت نمیشن، به راحتی تبدیل شدن به ولایت مدار. سیل جمعیت هم هست که داره به سمت هیئت میره.!!!
انقدر دامن زده شده که حالا دعوا به سمت جناح های سیاسی و بازی های سیاسی کشیده شده.
برای نمونه این دو نظر رو که دونفر از بزرگان عالم سیاست منتشر کرده اند که در جواب هم هست رو براتون ارسال میکنم.
باز هم تاکید کنم نه رد میکنم و تایید و نه هیچ برداشت و نتیجه گیری میکنم.
فقط چند سوال مطرح شد که به اون ها جواب بدیم برامون خیلی چیزها مطرح میشه.
و این دو نظر برای شاهد مثال.
همین
نظر اول
مسئله‌ای به نام «ترکِ برهنگی»
برادران منت بر سر اسلام و مسلمین گذاشته‌اند که «برهنه» نمی‌شوند هنگام سینه‌زنی! لطف فرموده‌اند؛ ایثار کرده‌اند که از «حق»شان گذشته‌اند و از آنچه دوست دارند چشم پوشیده اند... به خاطر چه؟ فقط به خاطر احترام به نظر شخصی رهبر و نه هیچ‌چیز دیگر!

آقایان دارند از کوپن «ولایت‌پذیری» خرج می‌کنند برای این ترک عادتشان. فکر کرده‌اند که تبعیت از ولی‌فقیه یعنی همین چیزها؛ یعنی مثلاً قرار بود برهنه سینه بزنند ولی به خاطر رهبری، برهنه نمی‌شوند! جوری هیاهو کرده‌اند، انگار که هیچ منطقی پشت سر این نظر رهبری نیست و قصه فقط قصه‌ی «دل»رهبری است؛ چون ایشان «دل»شان خواسته که آقایان برهنه نشوند و این‌ها هم «دل»شان نیامده که دل رهبری را بشکنند، پا روی دلشان گذاشته‌اند! یکی‌شان خطاب به عزاداران هیئتش گفته: «با پیراهن سینه بزنید تا مشخص شود سینه‌زن حسین اسیر هوای نفس خود نیست و ازآنچه دوست دارد به‌راحتی و برای انجام تکلیفش می‌گذرد»! عجب احساس تکلیفی! عجب درک موقعیتی! غوغا کرده‌اند با این غلبه بر هوای نفسشان!

چنان از «برهنه»شدن حرف می‌زنند که گویی فضیلت بزرگی را مجبور به ترک شده‌اند
................................
نظر دوم
(نقد یادداشت قبل)
بازهم گلی به جمال سینه زنان!
باز هم دم همین سینه زنا گرم که به هر نیتی آنچه را که دوست داشتند و شاید از نگاه ما چیز مهمی نبوده به خاطر دل رهبر کنار گذاشتند، البته که دوست داشتنیهای افراد با هم فرق میکند، در نگاه سینه زنها، دعواهای سیاسی و قدرت طلبیها پشیزی ارزش ندارد و آنها هم متعجبند که چرا بزرگان جناحهای مهم کشور این دعواهای کودکانه و بی ارزش را به خاطر دل رهبر کنار نمیگذارند، اهانتهایشان را به هم و خیانتکار نامیدن یکدیگر که قطعا رهبر قلبا و لسانا آن را نمی پسندند ترک نمیکنند. کاش مجلسیان و دولتیان و اصحاب قلمهای سیاسی هم لباس حرف رهبری را به تن میکردند و برهنه در این میدان کارزار نمیکردند. اگر بابت این پوششان منتی هم بر سر ما بگذارند یقین بدانند که منت پذیریم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۵
بچه هیئتی


پ.ن : عکس تابلو هیئت که با کمک و همکاری کربلایی امید یوسفی طراحی شده

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۳۷
کامران نظری